قلم آقاي سپهر عسگري مي باشد .

اين وب لاگ تمام به قلم اقاي سپهرعسگري مي باشد ، در سبك مدرنيسم و پست مدرنيسم فعاليت دارند

سقوط

۱۰۰ بازديد

در انتهاي من يك مرد است .يك مرد كه حرف هايش را با بغض هايش قورت مي دهد ؛از بيهودگي نگاه آدمها سقوط مي كند ،

از دست دادگي

۹۵ بازديد

براي از دست رفتگي هايت فاتحه اي بخوان و

فراموش كن .گذشته به بطن اين اتفاق راه كج كرده ،

بگذار عشق مهمان قلبت باشد، ميزباني كــــن و براي آمدن

معشوق ات كوچه را آب جارو كن ، چاي دم كن و شمعداني ها را سيراب كن..!!!

عشق كار خودش را مي كند .


#سپهر_عسگري

ماندن

۱۰۷ بازديد

من هيچ وقت به ماندنت ايمان نمي آورم ، تا وقتي بوي ماندن نمي دهي.....!!هرچه التماس كنم دست هايم به قوس هاي بدنت نمي رسند ،ترس دارند ، ترس دارند وَهم و خيال باشد ،

آغوش

۱۰۲ بازديد

براي هيچ آغوشي دست دراز نميكنم ،

بجز آغوش فراموشي گذشته ها سكوتم را بازخواست نميكنند ،بي حوصلگي هايم

را

هم ديوار اتاقم ازمن بر ميدارد و در سكوت مادر زاد خودش ، حل مي شود ....!!!اما

قاب

عكس هاي خالي ، نه فراموشي ميفهمد و نه سكوت .يكراست ميرود سراغ زخم

،نمك دان بر ميدارد و برف مي بارد ،اما بازهم به رويم نمي آورم ،گاهي به روي

نياوردن ، از هر تجربه آني اليام بخش تر است .


#سپهر_عسگري 

روزگار جواني

۱۲۰ بازديد

كنارِ تو مي گذارنم ، همان روزگاري كه وقتي ازتو دور باشم ،  ساعت هايش مي ايستند تا روزگار با من دُولا ، پَهنا حساب كند ، 

توان

۱۰۲ بازديد

با حضورت به توان مي رسم ،


زير ********ر راديكال برايت خانه


 اي مي سازم تا هجوم اعداد


 منفي تورا از من كسر نكنند .


#سپهر_عسگري

افعال بي خاصيت

۱۰۱ بازديد

به بي عدالتي اعتراض"كردم"

چاقوي احساس

۸۹ بازديد

اگر از تو دل نميبرم ،

نه اينكه نمي خواهم ،

نه... چاقوي احساسم كند شده ،

اما تا مي خواستم از نو شروع كنم....

باد خيالت حواسم را ربود .


#شعرآزاد

#سپهر_عسگري 

#هايكو

شمعداني منتظر

۱۱۱ بازديد

حسي شبيه غم ،

 بويي شبيه تو و خانه پر از شمعداني منتظر ...!!!

و من در قامت انتظار ،

چشم دوختم با هر سر نخي كه خبر از تو ميداد...!!!

ديگر .....سر روي شانه ي تنهايي گذاشتن كافيست ،

ديگر كافيست يتيم ماندن عشـــق ،

كمي نزديكتر بيا ،

فقط كمي آشنا باش فقط كمي .

#سپهر_عسگري 

قصه ي من و تو

۱۰۸ بازديد

قصه ي من و تو ، هميشه با بودِ من و نبودِ تو آغاز مي شود،

بيا و اين داستان كوتاه را به رمّان بلندِ چند جلدي ببخش ،

تمام شعرهايم ، تمام كلمات آواره در چركنويس ،بدنبال حضورت بي تابند

#سپهر_عسگري