دنيا اگر هزار بار مرگت را تسبيح كند،باز هم نمي گذارم
زمين پتوي سنگي برويت بكشد....، نترس ....،
مرگ تنها وقفه اي ابلهانه است ، شبيه صدايي كه از
تصوير جا مانده ؛صدايي كه ميدود تا لبهاي تصوير خاك گرفته اش
را دوباره از آنِ خود كند .
#سپهر_عسگري
دنيا اگر هزار بار مرگت را تسبيح كند،باز هم نمي گذارم
زمين پتوي سنگي برويت بكشد....، نترس ....،
مرگ تنها وقفه اي ابلهانه است ، شبيه صدايي كه از
تصوير جا مانده ؛صدايي كه ميدود تا لبهاي تصوير خاك گرفته اش
را دوباره از آنِ خود كند .
#سپهر_عسگري
در انتظار تحسين جادهها
دگرديسي فرشته اي به نام شيطان
غلتيدن، در مآمن با
صفاي عشاير،تخيلات گستاخ و خود مختارو اين ذهـــن هرزه
در انتظار كودتاهمه در
قامت يك ميزبان برايم كلاه از سر برمي دارند.
غرش فعل بعيد ميان افعال ماضيو وحشت فعل «بودن«در ميان فضاي غبارآلود
تــــــــــــنهايي.مسيرها پر از فاصله
فاصلهها لبريز از تنهايـــي
تنهايي از جنس نرسيدن
نرسيدن به آغوش عــادت
#سپهر_عسگري
مــادر، مباداگرفته باشي!كه دنيا را به نماز آيات وادار ميكنم
جمعه ها دلگير تر از آن است كه ما بتوانيم ازروي ديوارش بپريم ،ما حريف ديوار ها نمي شويم ،
بازهم فراموش كرده ام كه فراموشت كنم ؛اما ، نمي شود از مرز زمان عبور كرد و به فراموشي رسيد؛
يكـــــــي بود يــــــــــكي نبود ،
سر آغاز كوتاه ترين عاشقانه ي
بي سر انجام تاريخ است
#سپهر_عسگري
اگرمن و تو آدم و حوا بوديم.چقدر اين جبـــــــر زيبا بودجبـــــــر عشـــــق ،ديگر نگران حسودان و بد